با بادبزن فیل و ناودان او
به نسیمی ملایم
آن ریشهی سیرابِ ماندگاری را
توان مینوشانم
درخت آزاد من
و با نیایشِ لبخند چشم به راهت
سایهنشین تو میمانم
شگفت ریشهی سهپهلو
تثلیثِ واحد
وکَون با آوای فرازینهی ناپدیداری
سه بندِ یک سونات میدمد
یا صمد و یا حیّ و یا قیّوم
ریشهی ریشهها نوشآورِ یاری
****
نیمرخم آماده است عکس بگیر
نگاه دوردست که از شاهرگ نزدیکترست.