شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

ما یک نویسنده دو شاعر بودیم
پشت در بسته‌ی کافه نادری
نشستیم...

خیابانی هستم
که دست دارد در دست آدم
مثل آدم می‌رود جنگ
فتح...

تمام خطوط صورتش را می‌توانم ببینم
هم‌رنگ ملافه‌های خانه‌ی ماست

در من کسی ساز می‌زند
کسی می‌رقصد
کسی زنگ می‌زند در من
بگو...

شعرها

سلام بر همپیاله‌های من 

سلام بر همپیاله‌های من 

یونس هدایت مقدم

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

فرزین پارسی‌کیا

به چه چیز جهان دلم خوش بود؟

به چه چیز جهان دلم خوش بود؟

شهرام میرزایی