شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به قطع تردید می­‌گویم

به قطع تردید می‌­گویم
این‌جا تصمیم‌­ها به تسلیم می­‌رسند و
رسیدن 
از آغاز پوسیده است

 به قطع تردید می­‌گویم
به ظن باد
که موهایت آن را پیش می­‌کشند و
پیراهنت آن را پس می‌­زند

من علاقه­‌ی تقدیرم به تغییر
و زمانی که بیرون ساعت ایستاده
عقربه‌­هایش را از اعداد پس‌می‌­گیرد

به تردید
در رد‌پای تو می­‌گریم آن‌قدر
که گنجشکان تشنه از گودی آن آب می­‌نوشند
و به قطع 
پرواز می‌­کنند در جست‌وجوی درختی
که سایه‌­اش را جا گذاشته است

مجید رفعتی

شعرها

گل مشکیجه

گل مشکیجه

مجتبی دهقان

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

حامد ابراهیم پور

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

پوریا سوری

روژان

روژان

سیدعلیرضا ذوالفقاری