شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

درختان از من عبور می‌کردند

درختان از من عبور می‌کردند
بی‌آن‌که دست تکان دهند 
خیره مانده‌بودم به‌جای نبودنت 
مسافت‌ها می‌رفت و افق با دهانی باز 
راه را در خودش فرو‌می‌داد 
شیشه را پایین دادم 
برای نبودنت 
برای راه‌هایی که رفته بودند 
دست تکان دادم

علی جهانگیری

شعرها

من بغض یک عروسک تنهایم

من بغض یک عروسک تنهایم

سیده تکتم حسینی

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

هادی خور شاهیان

برادر

برادر

امیررضا وکیلی

برهنه ات به خانه می آید

برهنه ات به خانه می آید

فهیمه جهان آبادی