شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بهارِ  موقت

بهارِ  موقت 
غریبه‌ای    که اهلِ آشوب است 
و مثل پرنده 
منظور بال در شیارِ هوا را 
نه می‌فهمد و نه بُـعدِ سوم چیزی 
از او عبور می کند.
پناهِ یک نام در کرشمه‌های سنجش 
وقتی که خوب یا بد از شاخه‌ای به شاخه‌ای دیگر
توازن مرگ را  در ملایمتِ نسیم
دهانی می‌دهد  برای گفتنِ هیچ 
و هستی   در آمینِ سنگ‌ها    سکوت می‌کند 
چراغی که روشنایی را از تفاهم ِ دو نور برمی‌دارد 
تــا  محض.

آزاده حسینی

شعرها

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری

الماس

الماس

م. مؤید

یا زخم زبان بر سر قلبم نگذارید 

یا زخم زبان بر سر قلبم نگذارید 

علیرضا میرزاخانی

تنهایی

تنهایی

محمود بهرامی