شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بهارِ  موقت

بهارِ  موقت 
غریبه‌ای    که اهلِ آشوب است 
و مثل پرنده 
منظور بال در شیارِ هوا را 
نه می‌فهمد و نه بُـعدِ سوم چیزی 
از او عبور می کند.
پناهِ یک نام در کرشمه‌های سنجش 
وقتی که خوب یا بد از شاخه‌ای به شاخه‌ای دیگر
توازن مرگ را  در ملایمتِ نسیم
دهانی می‌دهد  برای گفتنِ هیچ 
و هستی   در آمینِ سنگ‌ها    سکوت می‌کند 
چراغی که روشنایی را از تفاهم ِ دو نور برمی‌دارد 
تــا  محض.

آزاده حسینی

شعرها

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی

اردبیل بایراغی

اردبیل بایراغی

مهدی آقازاده

می‌آیی 

می‌آیی 

م. مؤید

از آسمان شبحی روسیاه مانده فقط

از آسمان شبحی روسیاه مانده فقط

بابک دولتی