شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بهارِ  موقت

بهارِ  موقت 
غریبه‌ای    که اهلِ آشوب است 
و مثل پرنده 
منظور بال در شیارِ هوا را 
نه می‌فهمد و نه بُـعدِ سوم چیزی 
از او عبور می کند.
پناهِ یک نام در کرشمه‌های سنجش 
وقتی که خوب یا بد از شاخه‌ای به شاخه‌ای دیگر
توازن مرگ را  در ملایمتِ نسیم
دهانی می‌دهد  برای گفتنِ هیچ 
و هستی   در آمینِ سنگ‌ها    سکوت می‌کند 
چراغی که روشنایی را از تفاهم ِ دو نور برمی‌دارد 
تــا  محض.

آزاده حسینی

شعرها

تدفین

تدفین

داوود سعیدی

گزارش یک جشن

گزارش یک جشن

ستار جانعلی‌­پور

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

اغوش نخل ها

اغوش نخل ها

میترا اکرمی

ویدئو

خیمه شب باز

خیمه شب باز

سعدی گل‌بیانی