شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

با ظهر

با ظهر
ابرها آمده‌اند
روی سقفِ اتوبوس کبوتر‌های کبود
 می‌بارد
زمینِ خیسِ باران
به کبوترهای بی‌جان
 رنگ می‌بازد
چشم‌هایم را 
پشت اتوبوس
در خیابان
روی آسفالت
 جا می‌گذارم
به خانه برمی گردم
با جای خالی چشم‌هایم     در آیینه 

می‌بینم

خیابانی شده‌ام
ابرها
اتوبوس‌ها
کبوترها
و عابران پیاده
از من عبور می‌کنند

مهدیس ملاح

تک نگاری

شعرها

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

کبری موسوی‌قهفرخی

بی‌وزنی

بی‌وزنی

عنایت سمیعی

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

هادی خور شاهیان

ئەو ئەستێرانەی شان لە گوڵی کراسەکەم ئەدەن...!

ئەو ئەستێرانەی شان لە گوڵی کراسەکەم ئەدەن...!

شیوه عبدالهی