شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

با لحنی امری-تهدیدی

با لحنی امری-تهدیدی
هدفون را
خوب توی گوشم فرو‌می‌کنم.
اضطراب یخ‌بسته در جمجمه‌ام
با کلکِ هیچ دوزی آب نمی‌شود.
می‌زنم بیرون خودم را.

پیاده‌رو
لحنی امری-آرکاییک دارد
چشم
پیاده می‌روم...

نگاه می‌کنم به آدم‌ها
که خونِ سردشان را
پشت میز آزمایشگاه
می‌شود سِرو کرد
و به خنده‌های مستعملشان می‌شود جوک‌های دسته‌اول
اضافه کرد
(اینو واسه منم بفرست...)

چشم‌هام به رگ‌های زمان
تزریق می‌شود
و دست‌هام
که ول‌شده از محکم‌بگیرِ لحنی امری-عاشقانه‌اند را 
روی صورتم می‌پوشانم
تا منظره‌‌ی روز را
زهرِ مارِ خیابان نکرده باشم.
خورشید تلخی توی گلویم می‌تابانم
و به نبودن کسی می‌گویم
یا من را بکُش
یا انگشت‌های کندت را از روی احتضار رگ‌های گردنم بردار.
با لحنی امری-ملتمسانه.

احمد تباتبایی

تک نگاری

شعرها

آیا آن‌که در کوی الکل دست دراز می‌کند، به ماه می‌رسد؟

آیا آن‌که در کوی الکل دست دراز می‌کند، به ماه می‌رسد؟

فرزین پارسی‌کیا

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

فرزانه میرزاخانی

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

زینب حسن پور

پس اگر ناپدید نمی‌شوم

پس اگر ناپدید نمی‌شوم

محمد انتظاری