کتاب ها

Books

اشعار

poetry

صوت ها

audios

ویدئوها

videos

بیوگرافی

متولد 1364، تهران.
مجموعه‌ی منتشر‌شده:«دیوار اتاق همینگوی»

مونولوگ

گیرم كه ماه نباشد
بگو چیست این قرصِ سفیدِ چسبیده بر پیشانیت
كه هر شب نشانم می‌دهی و نمی‌خوری؟
بیداری
با قرصِ زرد شروع می‌شود
با خمیازه‌ای كه دهانم را باز می‌كند
و با آبی كه از گلویم پایین نمی‌رود
می‌رود
گوش كن
این صدای روز نیست كه از دهانِ بلندگوهای كوچه بیرون می‌ریزد؟
این شب نیست كه به این روز افتاده است؟
و اگر نیست
كدام زن تاریكی را تراشیده از موهاش
كه باد اینچنین خود را در این كپسول اكسیژن حبس كرده است؟
و اگر نیست
بگو تا كجا دوام می‌آورد این تخت
حالا كه روز از زیرِ پوستِ استخوان‌هایم بر پلك‌هایم سنگینی می‌كند؟
و اگر نیست
كه هست
دست بر سَرَم بگذار دكتر‌جان
و دمای جوش‌هایم را بیرون بكش از دهانِ جیوه‌ای‌ام
من سال‌هاست روی اسبِ بخارم شرط می‌بندم
روی پاهای خودم زمین می‌خورم
روی انگشتانِ خودم حساب می‌كنم
و حالا
كه این قرصِ سرخ دارد سرخ‌تر می‌شود
باید پرستارِ شب را صدا بزنم
كه قرصِ ماهش را شاید
در دهانم بگذارد!

سجاد بهارلو