شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در شروع همین زمستان بود یک نفر از بهار بد می‌گفت
با من از رقص لاله و لادن در دل...

در شروع همین زمستان بود یک نفر از بهار بد می‌گفت
با من از رقص لاله و لادن در دل...

دلم تو را می‌خواهد
که شعر بخوانی و یادم برود 
برادر نان شبش را...

شعرها

از ابر و چشم

از ابر و چشم

م. مؤید

تیمارستان

تیمارستان

ستار جانعلی‌­پور

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر

رنج

رنج

علی زیودار