شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

احاطه شده‌ام

احاطه شده‌ام
با گلدانی کوچک
پنجره‌ای چسبیده به دیوار
و بوی پرتقالِ کپک‌زده
که نمی‌دانم از کجا می‌آید.

از این گوشه‌ی اتاق
به سمت پنجره می‌روم
با یک لیوانِ چای
بیرون پُر شده است
از صدای بلندگویی که لوازم فرسوده می‌خرد

چشم‌هایم کم‌سو شده‌اند
دست‌هایم چای که می‌ریزند
سَر ریز می‌کنند.

رسول معرک‌نژاد

شعرها

بِالْفَحْلـَگی

بِالْفَحْلـَگی

جمال‌الدین بزن

ترس شب

ترس شب

رضا محمودی‌حنارود

گاه، کبوتر گاه، سرباز

گاه، کبوتر گاه، سرباز

حسین طوافی

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

مجتبی هژبری

ویدئو