شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آن‌گونه نیستی تو، که من در تصورم

آن‌گونه نیستی تو، که من در تصورم
حتی به خاطرات تو هم برنمی‌خورم
من، خانه‌ی قدیمی شهری فلک‌زده،
از رنج و غم بنا‌شده آجر‌به‌آجرم
فرق است بین دلخوری و دل‌گرفتگی
من از خودم گرفته دلم، از تو دلخورم
ای دل! شکسته‌اند تو را مردمان شهر
آخر تو را به دست عزیز که بسپرم؟
تا کی در انتظار بمانم که بگذرید
ای روزهای غمزده! تا چند بشمرم؟

ابوالفضل حمامی

شعرها

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

الهام جهانبازی گوجانی

دشنه‌ی ماه بر فراز درختان تالاب در خواب است

دشنه‌ی ماه بر فراز درختان تالاب در خواب است

محمود بهرامی

دهان خونی

دهان خونی

بکتاش آبتین

کابوس

کابوس

امیربهادر کریمی