شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

انتهای موهایم را بگیر

انتهای موهایم را بگیر
می رسد به عصری غم انگیز
که اشک‌هایم از کالبد
مثل پر مرغان دریایی می‌ریخت
چه ساعت‌ها که سرگردان بودم
روی بالشت خیس، بین پنبه‌های تشنه
که یادت
کلنگ می‌شد و فرو‌می‌رفت
در صفحه‌های  استخوانی‌ام
باید این زندگی کاری می‌کرد
تا از دهانه‌ی منبسط درد
شیطان، بتکانم پایین 
وقتی که نیمه شب، فرشته‌ی احمقی بودم 
نشسته در دُمَل
خوابیده در ظلمات.

نادیا قاسمی

شعرها

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

هوشنگ رئوف

دوایین نامه

دوایین نامه

اسماعیل عظمی

ﺍﻋﺘﺼﺎب

ﺍﻋﺘﺼﺎب

امین رجبیان

به جرم شانس نیاوردن

به جرم شانس نیاوردن

فرزین منصوری