شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

انتهای موهایم را بگیر

انتهای موهایم را بگیر
می رسد به عصری غم انگیز
که اشک‌هایم از کالبد
مثل پر مرغان دریایی می‌ریخت
چه ساعت‌ها که سرگردان بودم
روی بالشت خیس، بین پنبه‌های تشنه
که یادت
کلنگ می‌شد و فرو‌می‌رفت
در صفحه‌های  استخوانی‌ام
باید این زندگی کاری می‌کرد
تا از دهانه‌ی منبسط درد
شیطان، بتکانم پایین 
وقتی که نیمه شب، فرشته‌ی احمقی بودم 
نشسته در دُمَل
خوابیده در ظلمات.

نادیا قاسمی

تک نگاری

چگونه شعر بنویسیم؟

چگونه شعر بنویسیم؟

ترجمه‌ی نازیار عُمرانی

شعرها

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

مهدی فرجی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

غلامرضا نصراللهی

روژان

روژان

سیدعلیرضا ذوالفقاری