شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

من رود بودم چرخ می‌خوردم هر دور سنگی به سرم می‌خورد

من رود بودم چرخ می‌خوردم هر دور سنگی به سرم می‌خورد
یک تکّه‌ی در حوض خون بودم که آب را، دوروبرم می‌خورد
تو یک کشویِ باز در آبی که از مداد سرخ لب‌ریزی
شاید که در «صندوق موسایی» یا غصه‌ای که مادرم می‌خورد
یک جعبه از لب‌هات بر آب است موسی ولی زنده نخواهد ماند
من چشم در خون‌های فرعونم خونِ مرا چشم ترم می‌خورد
سعی‌کن مرداب من باشی یک مهره بر صندوق من باشی
من آب بودم جوش‌آوردم ماشین به شکلِ پرپرم می‌خورد
تا تو نفس‌های عمیقت را در دست‌های من بچرخانی
ترکیب رنگینی شدم که هر رنگم به رنگِ دیگرم می‌خورد
تو آن طرف‌تر چرخ می‌خوردی با چرخ ماشینی که در‌می‌رفت
من ریزش کوهی شدم با هر ضربه که به پشت درم می‌خورد

مهدی بیات نسب

شعرها

هر اولاجاغین سونونا داغیلدین

هر اولاجاغین سونونا داغیلدین

حسن معصومی

سرودِ طُرقه  که کور می‌شود

سرودِ طُرقه که کور می‌شود

میلاد کامیابیان

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

فرزانه میرزاخانی

ویدئو