شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آخرین روزهای قرن

به‌سلامت! برو! ولی بعدت، شعرِ غمگین رواج خواهد داشت
شهر ما بعدِ رفتنِ تو چقدر، شاعرِ هاج‌و‌واج خواهد داشت
وسط روزهای بحرانی، می‌روی ساده و نمی‌دانی
هر کسی دیده یا ندیده تو را حسرتی لاعلاج خواهد داشت
دورتر می‌روی و تصویرت، کش می‌آید درون مردمکم
لنزِ این دوربینِ کوچک هم، بعدِ تو اعوجاج خواهد داشت
رفتی از دسترس ولی این‌جا دارد از دست می‌رود مردی،
که به آن دست‌های تردستت، تا ابد احتیاج خواهد‌داشت
آخرین روزهای قرن چقدر، بی‌تو سخت و سیاه می‌گذرد!
گفته بودم: «نرو! که بعد از تو، شعرِ غمگین رواج خواهد داشت»

سیدعلیرضا ذوالفقاری

تک نگاری

شعرها

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

یلدا منتظری

آیا آن‌که در کوی الکل دست دراز می‌کند، به ماه می‌رسد؟

آیا آن‌که در کوی الکل دست دراز می‌کند، به ماه می‌رسد؟

فرزین پارسی‌کیا

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

فاطمه شمس

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

هادی خور شاهیان