شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

 زیبایی‌ات

 زیبایی‌ات
گردو خاک تیوتاست
که در همه‌جا پخش می‌شود
در شلیک تفنگ‌ها
که سمفونی دوم بتهوون است
در گالن‌های بنزین
که بویشان
چون بشکه‌های شراب
مرا مست می‌کند 
آنقدر که می‌گویی
می‌ترسم
وقتی مستی فراموشم کنی
می‌گویم
حتی در انفجار ماشینم در قاچاق سوخت
پیش از مرگ
نام تو را زمزمه می‌کنم
مُنا
مُنا
مُنا
چشمانت
دو خرماست
که تا می‌نگرم
می‌افتند در گالنی که به‌ دستم می‌دهی
تا دستت در دستانم
گرمای جنوب را چند‌برابر کند هنگامی که می‌گویی
دوستت دارم
و دوست‌داشتنت زنی است
که بوی بنزین را به‌ عطرهای مردانه ترجیح می‌دهد
و خوابیدن بر پوست گوسفند
او را به‌ مزارع خشخاش می‌برد
و هر صبح
در صدای پر کردن خشاب
خودش را به‌ خواب می‌زند
تا خواب و خیال کسی که رفت
مرز خانه را جا‌به‌‌جا نکند.

فرهاد گلستانه

شعرها

خوشه‌چین

خوشه‌چین

م. مؤید

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

هادی خور شاهیان

بر صبحِ تو نفس بیاویزم

بر صبحِ تو نفس بیاویزم

صوفیا آهنکوب

پنج شعر از محمد منافی

پنج شعر از محمد منافی

محمد منافی