شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نام سرخ: من

آرام دارد روز 
می‌گویم: دوام می‌آوریم 
خیزابی از کلمات در دوردست پیداست
و زمینهْ تکرار می‌شود:
زاغی در پهنه‌ی آبی 
صنوبری از حاشیه‌ی دفتر 
زیبارویی بر دریچه‌ی ایوان 

در‌هم می‌پیچند خاطره و خیال
در ازدحام 
در بوی رنگ غلیظ تپه‌ماهورها 

درختچه‌ی آتش به سخن در‌می‌آید بر گلدان خشک 
زمستان را در خود پذیرا می‌شود 
و می‌افسُرَد.
خیزاب فرو می‌نشیند

روزبه آغاجری

شعرها

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

هادی خور شاهیان

رؤیای پلنگ

رؤیای پلنگ

علیرضا آبیز

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

عادل سالم