شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نام سرخ: من

آرام دارد روز 
می‌گویم: دوام می‌آوریم 
خیزابی از کلمات در دوردست پیداست
و زمینهْ تکرار می‌شود:
زاغی در پهنه‌ی آبی 
صنوبری از حاشیه‌ی دفتر 
زیبارویی بر دریچه‌ی ایوان 

در‌هم می‌پیچند خاطره و خیال
در ازدحام 
در بوی رنگ غلیظ تپه‌ماهورها 

درختچه‌ی آتش به سخن در‌می‌آید بر گلدان خشک 
زمستان را در خود پذیرا می‌شود 
و می‌افسُرَد.
خیزاب فرو می‌نشیند

روزبه آغاجری

تک نگاری

شعرها

با چشم‌های نصفه‌خمارت 

با چشم‌های نصفه‌خمارت 

شهرام میرزایی

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری

مادر

مادر

حسن بهرامی

ئەو ئەستێرانەی شان لە گوڵی کراسەکەم ئەدەن...!

ئەو ئەستێرانەی شان لە گوڵی کراسەکەم ئەدەن...!

شیوه عبدالهی