شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

اهتزاز

بر تپه‌ي مرزي
در نقطه‌ی صفر
سربازان خفته‌اند
من و هم‌قطاران شهيد
در برجك نگهباني
بيدارباش پاس مي‌دهيم
تا پرواز پشه‌اي
خوابشان را نياشوبد
پرچم 
ايستاده در گرما
تا پگاهان
ما را باد مي‌زند
*
فرسنگ‌ها  آن‌سوتر
در پايتخت
در اتاق جنگ
دور از من و هم‌قطاران شهيد
سران
بيدارباش نقشه مي‌كشند
تا خوابمان را بياشوبند
پرچم
ايستاده بر ميز
در كوران كولر
تا پگاهان به‌خود مي‌لرزد.

محمد مستقیمی

تک نگاری

شعرها

سفر‌نامه‌ی این تابستان

سفر‌نامه‌ی این تابستان

جواد مجابی

و لبت دستش نمی‌رسد به من

و لبت دستش نمی‌رسد به من

علیرضا خسروانی

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

ویدا حمیدی

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

مهدی فرجی