شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

اجدادمان هم یادشان نیست 

اجدادمان هم یادشان نیست 
تاریخ اما یاد دارد 
تاریخ ما با جوهر ذات تو و من 
الواح خود را می‌انگارد
خود را نه 
تاریخ خود را پرس‌وجو کن 
بر خاک پاکت 
ذات خود را آبرو کن
ای تو صدای بی‌صدایان جهان... ایران 
*
همین که حک‌شده تاریخ سرزمینم بس 
قسم به‌نام خودت می‌خورم همینم بس
تو گُربه نه... که تو بامِ کُنامِ شیرانی 
همین که روی زمین تو می‌نشینم بس
اگر کویری اگر باغ-هیچ فرقی نیست 
همین‌که خار‌و‌گلی در وطن بچینم بس
نه خواب رفته نه رؤیای حال‌و آینده 
به روی نقشه اگر کوچکت نبینم بس
تو کشور من ‌و-‌من راوی توأم هرگاه 
در آفرین تو شعری بیافرینم بس.
 

محمدعلی بهمنی

شعرها

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

محمود صالحی‌فارسانی

اگر  چاقو در پهلویم فرو کنند

اگر  چاقو در پهلویم فرو کنند

علی اکبر جعفرزاده

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

ایرج کیا

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

آزاده بدیهی