کتاب ها

Books

اشعار

poetry

صوت ها

audios

ویدئوها

videos

بیوگرافی

متولد ۱۳۴۹، کرمانشاه.

گاهی از عالم سخت بیزارم

گاهی از عالم سخت بیزارم
 از شاعران از مردم عادی
از این من جا‌مانده‌ی در من
از بانیانِ جهل بنیادی
حرفم حدیث غصه و درد است...

روز از لنین سرمشق می‌گیریم
 با آلکویین و گوته هم کیشیم
شب‌ها شبیه شمس تبریزی
صوفی‌مآب و رند و درویشیم
 درویش مولانای شبگرد است...

فیثاغورث ، گالیله، افلاطون
 از نامه‌‌هامان، فکس می‌گیرند
سقراط و نیچه بعد از این بی شک
 با ژست هامان، عکس می گیرند
پاییز هم نارنجی و زرد است...

مجنون‌ترین عشاق دنیا هم
 در ذهنمان بی‌جنگ می‌بازند
کم‌کم مبارز می‌شویم اما
در خواب‌هامان رنگ می‌بازند
این خواب‌ها مشمول پیگرد است...
هی اعتراض و اعتراض از قصد
نارو به همدستان هم‌بندی
با اعتصابی سخت می‌میریم
 مانند بابی‌سانز ایرلندی*
 این مرگ‌ها پالایش مرد است...

ما آدم شب‌های تاریکیم
حتی به‌نوعی عاشق کوری
دیگر هدایت هم نمی‌خوانیم
 در برج‌های ساکت و صوری
دنیا به شکل تازه‌ای سرد است...

دریادلان عاشق و سرکش
تک‌بعدیان مغزْ آمیبی
کشتی‌نشینان برآشفته
با عشق‌بازی‌های ترکیبی
تأثیر بنگ و باده و گرد است...

آغوشمان قلابی و خشدار
خمیازه‌هایی مضحک و کشدار
لب‌هایمان لبریز از بوسه
 بر پیکر پوسیده‌ی سیگار
شاعر همیشه کوهی از درد است...

*انتخاب قافیه آگاهانه بوده است

سهیلا کاکایی