شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سی‌مبالیست

روزی شیر بودم
از خورشید ختن
تا ماه ماراتن
روزی یوزی بودم
با خط گریه واشک‌ها
زیر طاق کسرا و مدائن
ملخ‌ها که به فلات زدند
گربه‌ای شدم ولگردومردنی
حالا موش کوری هستم
لابه‌لای کفتارها و گورکن‌ها و گور‌ها...
ومرده‌شوری که نمی‌داند
نمی‌داند ترکیبم را
بشورد یا بشوید؟

شهرام پوررستم

تک نگاری

شعرها

سربازها رفتند

سربازها رفتند

وجیهه نوزادی

با چند خواب نصفه‌نیمه

با چند خواب نصفه‌نیمه

بهزاد خواجات

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

شاهنده سبحانی

از ابر و چشم

از ابر و چشم

م. مؤید