شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

در همسايگی ما مردی چمدانی را پر آب كرد و 
خودش را به هتل مجاور...

...

در راهی نه‌چندان هموار
درختانی با ريشه‌های كمابيش پيدا
...

...

و ما سه نفر بوديم
در دهليزی رو به غروب 

ساكن در جغرافيای...

...

«جراحت اين چشم‌ها روبه‌روی آينه»:

قد می‌كشم...

دو غول را در خانه‌ی كناری دفن كرديم و به سوگ نشستيم

ديگران كه گمان می‌كنم...

حدفاصل مرزی مقرنس چشم دوخته‌ام

سبزی روی سنگ و باقی چند خون روی علف

...

اين چند خط كه می‌خوانی شاخه‌های تک افتاده‌ی مغزِِ خیابان است در مغز ما

...

سر از اين غلاف رگ كه بيرون می‌ماند
        برابر پيشانی...

خورشيد‌هاي عجول در آب‌هاي كويري
آخرين قافله‌ها را ترسيم مي‌كنند

...

پایم را در چاهی فرو کرده‌ام 
 
گمان می‌برم  همه‌ی...

شعرها

پشت پایم پرتگاهی، پرتگاهی پیشِ رویم

پشت پایم پرتگاهی، پرتگاهی پیشِ رویم

جواد محمدی فارسانی

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

فریاد ناصری

ﺍﻋﺘﺼﺎب

ﺍﻋﺘﺼﺎب

امین رجبیان

 خواب تمام نمی‌شود

خواب تمام نمی‌شود

مهدی اکبری فر