شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

حالا دیگر

حالا دیگر
با چشم غیرمسلح هم می‌دانم
که ماه لمیده بر خزر
ماه سعدی نیست
و حتی شراب شیراز
چروک‌های مقدسش را
پنهان نمی کند.
مجبور است ماه
برای عشوه‌گری
کرم ضد‌آفتاب بزند
و طلاق بگیرد از قمر‌بودن زمین.
با این همه
ماه پیر مهربان خسته‌ی لمیده بر ساحل آستارا
خوب می‌داند
برای استعاره‌ی زیبارویان
زیادی بوده است.

داوود ملک‌زاده

شعرها

 بارانِ‌ علاقه

بارانِ‌ علاقه

فرامرز سه‌دهی

دهان خونی

دهان خونی

بکتاش آبتین

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

فرزانه میرزاخانی

اسب‌ها گه‌گاهی می‌آیند 

اسب‌ها گه‌گاهی می‌آیند 

مهدی ریحانی