شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خداخند برف

پنهانت می‌کنم
دروغی را مانندی 
که کودکی 
نخستین بار گفته باشد،
تپش دلی را می‌مانی 
در سلام نخستین 
در کوچه ی شلوغ عصری پاییزی.
لکنتی ناگهان
در تکلم هجای آغازین «سسسس لام»،
چونان رقصی خفته در هیجان دست‌ها،
در تلاقی نامکرر موسیقای دو نگاه.
جاری شریان آب در رگ  برگ‌های کویری،
-دل خواه و زلال /کوتاه دل نشین -
پنهانت می‌کنم
چونان منتهای تنفس تابناک  دیریافت  آفتاب 
در خنداخند برف بهمن 
به پیکره ی نارس گندم 
در تیره بستر خاک.
چونان حلول حنجره‌ی تازه‌ی غزل
در ساختار منجمد شعر «عنصری».
پنهان،
نه،
در قاب‌های قالی رنگین شعر خود
در بیلبورد‌های واژه‌هام
نام تو را -رسا-
تکرار می‌کنم.

غلامحسین فارسی

شعرها

مکروه

مکروه

جمال‌الدین بزن

یک تفنگ 

یک تفنگ 

مجتبی هژبری

مزامیر غریزی

مزامیر غریزی

علی الفتی

گُرگاس

گُرگاس

شقایق شاهرودی‌زاده