شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آبی زدم به صورتم آب از سرم گذشت

آبی زدم به صورتم آب از سرم گذشت
یک لحظه کل عمر من از خاطرم گذشت 
نمرود من تویی که خداوندگارمی 
از آتش جهان تو خشک و ترم گذشت
می‌خواست روزگار بچیند پر مرا 
آنقدر نوک زدم به خودم، از پرم گذشت 
آنقدر نوک زدم به خودم لخته لخته شد 
هر تکه شعر ساده که از دفترم گذشت
آنقدر نوک زدم که نوشتند خودخورست 
کل سرم دهان شد و از پیکرم گذشت
... 
مبهوت مانده بود و فقط گفت زیر لب
دیگر نترس، هر چه که شد دخترم... گذشت 
گفتم به مرده‌شور که سختش نکن رفیق
آبی به صورتم زد و آب از سرم گذشت 

زیبا جهانی

شعرها

گرهی در صورت

گرهی در صورت

مریم فرجی

 کَلَکی در کار است

کَلَکی در کار است

روح‌ انگیز کراچی

طفلکی از همان سال‌ها پيش

طفلکی از همان سال‌ها پيش

عادل حیدری

از گل های نبوییده

از گل های نبوییده

نصرت‌الله مسعودی