شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

 باد برهم می‌زند آرامش گلخانه را

 باد برهم می‌زند آرامش گلخانه را
خاک محکم می فشارد توی مشتش دانه را
«زندگی یک دور باطل بود» این را شاعری
زیر لب آهسته گفت و بعد خواند افسانه را
عمر یک پیمانه‌ی خالی ست در دست اجل
وای از آن روزی که ساقی پر کند پیمانه را
مرگ، ابعاد عجیبی دارد و رو می‌کند
گرد شمع سوخته،خاکستر پروانه را
وسعت تنهایی کوه است یک آتشفشان
کوه گاهی از سر غم می‌تکاند شانه را
زندگی گنجشک غمگینی‌ست که یک روز صبح
می‌پرد آرام و خالی می‌گذارد لانه را

معصومه مهری قهفرخی

شعرها

برای احمدرضا احمدی

برای احمدرضا احمدی

م. مؤید

گُرگاس

گُرگاس

شقایق شاهرودی‌زاده

به آغوشت کشیدم تا بفهمی صبر یعنی چه

به آغوشت کشیدم تا بفهمی صبر یعنی چه

محسن حسینی

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس