شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دنیا را جز برای دوری من از تو نیافریده‌اند.

دنیا را جز برای دوری من از تو نیافریده‌اند.
در تخته شكسته‌ی آن پیر
جز خودش ،
كسی مصون نبود از درد
جخت ، آسمان بود كه چند پرنده به رستگاری رسیدند.
سگان بوی « سِك» داشتند
مثل راسو، خوك و موش!
و هیچكس نشان «باران» را به‌ دیگری نمی‌داد.
پیرمرد، مُرد تا نمیرد،
كه جهانش را به سرمنزلی امن برساند ،
آخر قصه ما هستیم،
كه بوی نارنج از خاطرمان رفته است!
و همین بوی متعفن اجازه ی عبور مرا نمی‌دهد تا نزدیك تو!
این دنیا انگار برای دوری من از تو آفریده شده است.

عزت قاسمی

تک نگاری

شعرها

پشت پایم پرتگاهی، پرتگاهی پیشِ رویم

پشت پایم پرتگاهی، پرتگاهی پیشِ رویم

جواد محمدی فارسانی

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

ایرج کیا

در جهانی دیگر

در جهانی دیگر

مهستی حسینی

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

عادل سالم