کتاب ها

Books

اشعار

poetry

صوت ها

audios

ویدئوها

videos

بیوگرافی

متولد 1368 همدان، ساکن تهران.

چهارراه

پس به عقب برگشت
با الف با دالّ مشدّد لای دنده‌هاش
پنداری سرک می‌کشید از لحظه‌های ایست
برقی که محو می‌شود
آفتاب تابستان هم 
که چرم و قیر را به هم می‌ریخت
بی تأثیر نبود
چهارراه اوّل:
خمیده روی سه‌پایه
کمی هول
با اخمی عمیق و 
موهای سفید فرفری
که با هر غیاب بچّه‌هاش
 فرفری‌تر
چشمم را 
می‌کشید 
پای سه‌پایه‌اش
چهارراه دوّم:
با کلاه عمیق لبه‌دار
و مارهایی که آن زیر 
بدل ملکه الیزابت دوّم
همین حالا از کاخ گلستان برگشته و 
برای رفتن به هتلش
تا سبز شدن چراغ عابر
لبخند می‌زند
چهارراه سوّم:
به «در نی‌نیِ چشمان تو خود را ویران ساختن» قسم
از راه رفتنش پیداست
از گل‌گلیِ ریزِ مانتوش
و چه سنگ‌هایی از جیب‌هاش، آویزان
بی که کسی ببیند
بی که کسی را ببیند
از عرض خیابان گذشته
به رودخانه می‌رسد
چهارراه چهارم:
کمر آورده بیرون
از بین گل‌های پشت پنجره
به جایی در حوالی من خیره می‌شود
به جایی در حوالی صورتم
میان شباهت ناگزیر و 
دودوی فرار
چراغ، سبز
پنداری سرک می‌کشید از لحظه‌های ایست
پس از نقطه‌ها در کلام روزمرّه
یا به‌شکل کشیدن مسواک بر دندان
دستی از درون به گلو آمده
می‌خارد خار خار
دستی که او را می‌کِشد
به سطر اوّل شعر.

مریم سلیمی‌فر