شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نامت از دهان شهر بخار می‌شود 

نامت از دهان شهر بخار می‌شود 
در کوچه فریادی می‌شوی نزدیک به زمین 
که مه‌اش می‌نامند 
اخبار اما می‌گوید غبار محلی است 
و 
ساعتی دیگر پراکنده خواهیم شد. 

گلاله هنری

تک نگاری

شاعر، زندان و شعر ...

شاعر، زندان و شعر ...

محمدرضا عبادی صوفلو

شعرها

 از امید و ناامیدی

از امید و ناامیدی

عبدالعلی عظیمی

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

بابک دولتی

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

مجتبی هژبری

پیش از این قلبی داشتم

پیش از این قلبی داشتم

فاطمه اسکندری عرب