شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

زیرا که دست‌هایت نرده‌های بیمارستان بود
و رنگ قرمز خون
...

...

ای مزاحم روز
ای که خون مچاله‌ی ما 
در دست‌های...

...

ای خدای خوب
که به دامن خورشید پناه برده‌ای 
ای متعال...

و خون دو روزه‌ای
که از پشت‌بام سرازیر شد
و آن‌قدر بالا آمد
...

پناه بردم به رنگ سفید
و فراموشت کردم
از کاغذها گذشتم
راه افتادم میان...

تک نگاری

شاعر شهودها

شاعر شهودها

شوکا حسینی

میبینمت حسین !

میبینمت حسین !

سید علی صالحی

شعرها

در سلام راه‌ها

در سلام راه‌ها

ربابه قصابان

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

بهزاد گرانمایه

دوگانه

دوگانه

محمد رضا روزبه

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی