شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

و مادرم دستم را گرفت و با خود برد

و مادرم دستم را گرفت و با خود برد
به فال‌گیر رسید و به فال‌گیر سپرد
جدام کرد از خویش و به فال‌گیر سپرد
به فال‌گیر نشان داد و اشک‌هام سترد
و فال‌گیر به دقت نگاه دوخت به من
و قطره‌های عرق را ز گونه‌هام‌ سترد
گرفت دست مرا و نگاه کرد در آن
و زیر لب این را گفت و بغض خود را خورد:
«تو در اوایل خرداد ماه زاده شدی
و در اواخر اردی بهشت خواهی مرد»
چهل بهار گذشت از زمان فال و‌ هنوز
نمرده‌ام مرگ اما قبیله‌ام را خورد
چقدر آخر اردی‌بهشت آمد و رفت
چقدر دل افسرد و چقدر گل پژمرد
چه فرق می کند اکنون چگونه زاده شدم
چه فرق می کند آیا چگونه خواهم مرد؟

بهروز یاسمی

تک نگاری

بلاغتِ شورش

بلاغتِ شورش

فرشاد سنبل‌دل

میبینمت حسین !

میبینمت حسین !

سید علی صالحی

شعرها

همین که این در وامانده باز باز شود،

همین که این در وامانده باز باز شود،

محمود صالحی‌فارسانی

مدیترانه یئل‌ـ‌لری

مدیترانه یئل‌ـ‌لری

مهدی آقازاده

می‌توانی باشی

می‌توانی باشی

محمود بهرامی

خلیج

خلیج

امین رجبیان