شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

و مادرم دستم را گرفت و با خود برد

و مادرم دستم را گرفت و با خود برد
به فال‌گیر رسید و به فال‌گیر سپرد
جدام کرد از خویش و به فال‌گیر سپرد
به فال‌گیر نشان داد و اشک‌هام سترد
و فال‌گیر به دقت نگاه دوخت به من
و قطره‌های عرق را ز گونه‌هام‌ سترد
گرفت دست مرا و نگاه کرد در آن
و زیر لب این را گفت و بغض خود را خورد:
«تو در اوایل خرداد ماه زاده شدی
و در اواخر اردی بهشت خواهی مرد»
چهل بهار گذشت از زمان فال و‌ هنوز
نمرده‌ام مرگ اما قبیله‌ام را خورد
چقدر آخر اردی‌بهشت آمد و رفت
چقدر دل افسرد و چقدر گل پژمرد
چه فرق می کند اکنون چگونه زاده شدم
چه فرق می کند آیا چگونه خواهم مرد؟

بهروز یاسمی

شعرها

پرنده گفت جهان در نگاه من زیباست -هنوز زیبا بود- 

پرنده گفت جهان در نگاه من زیباست -هنوز زیبا بود- 

غلامرضا طریقی

من خوبم 

من خوبم 

فرخنده حاجی زاده

برهنه ات به خانه می آید

برهنه ات به خانه می آید

فهیمه جهان آبادی

نفیسه قانیان