شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

رنگ اندوه تو دارد ماه در مرداب‌ها

رنگ اندوه تو دارد ماه در مرداب‌ها
دیده‌ام این رنگ را، من بارها در خواب‌ها
این‌همه اندوه را می‌بینم و حیرانم از
شادی گنجشك‌ها و شنگی سنجاب‌ها
پیش چشم جاشوان خسته گاهی یك پری
سر برون می‌آورد از ژرفنای آب‌ها
یعنی عالم خالی از احساس زیبای تو نیست
اینكه زیبا می‌شود گاهی شب از شب‌تاب‌ها
ماهیان بركه را رود نگاهت بسته است
طعمه‌ها از طعم دریا بر سر قلّاب‌ها
خاك ما را آشنا كن با هوای تازه‌ای
نم گرفته بوی جان از خشكی محراب‌ها
خواستم از تو بگویم واژه‌هایم گم شدند
می‌گریزد شكل تو از چارچوب قاب‌ها
 

ظاهر سارایی

تک نگاری

شعرها

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

پوریا سوری

بر پیراهن بیمارستان

بر پیراهن بیمارستان

فرخنده حاجی زاده

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

مهدی فرجی

سطور بی تعبیر

سطور بی تعبیر

مهشید رستمی