شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

اولین دستی که مرا ورق زد
درختی بود سی‌ساله
روی پوستش خم شده بود
و

مثل درختی که بلند شد و رفت،
رفت
من درختی بودم که کلاغ‌ها شاخه‌اش را...

شاید در لب‌هایم کسی دارد به خودش چاقو می‌زند
استخوان‌هایش را...


رنگ موهایت را به مدادم دادی
تا تکه‌های حواسم را جمع کنم در سایه‌ات

در آینه بغلی ماشین گمش کردم
و سر از کجاست درآوردم
کوچه‌ها بود و پل‌ها...

تک نگاری

بلاغتِ شورش

بلاغتِ شورش

فرشاد سنبل‌دل

آموزگار عشق

آموزگار عشق

مهدی ایوبی

شعرها

موعد ظفر بر زندگان است

موعد ظفر بر زندگان است

علیرضا جهانشاهی

در خبرهای شبانه

در خبرهای شبانه

احمدرضا احمدی

نفیسه قانیان

من خوبم 

من خوبم 

فرخنده حاجی زاده