شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نام دیگر من

نام روی نام می‌افتد 
از خودمان بزرگ تر می‌شویم 
هر لحظه 
از خودمان می‌گذریم و می‌مانیم
یا کسی از آینده‌ی ما، ما را می‌برد
و عکس‌های خانوادگی
هر روز طفلکی‌تر می‌شوند
فراموشی‌هایم را با لبخند روی طاقچه می‌گذارم و
به خودم می‌آیم
و از دست رفتگی‌هایم را ، در آینه تقلید می‌کنم
آنی که نام روی نام می‌افتد
و خاطرات چوب لباسی انجیری از پالتویی که روزی پدربزرگم بوده است
و اشتیاق وُ طربناکی پسرم در من
آن کودکی که در من ، بدون الفبا پدرش را یاد گرفت
پسری که در من ، بالا و پایین پرید و جاری شد 
همگی من بوده‌ام 
یا من بوده‌اند؟
نامم که روی نام برادران سومری‌ام افتاده بود
پدران تیغه‌ی خط‌، پدران من
با کوفی وُ لباس رزم
و مادری که در نسخ رایحه کرد
در نستعلیق رقصیدم وُ لیلای شکستن کاسه‌ی مجنون...
دیگر آن‌که در آینه بود انگار در پنجره بود
و نام من دیگر 
می‌توانست نام دیگر من باشد
منی که زمانی از آن گذشته است
یا زمانی که در آن می‌گذریم 
و ما که همگی در متن به هم می‌اندیشیم
در دست خط
در تن .

محمدرضا  ریاحی سامانی

تک نگاری

شعرها

بشمارها

بشمارها

محمد اشور

سه شعر از علی بیکی

سه شعر از علی بیکی

علی بیکی

عطر تنت را 

عطر تنت را 

غلامحسین چهکندی‌نژاد

هم ‌بغض!

هم ‌بغض!

محمدعلی بهمنی

ویدئو