شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به راه‌هایی خراب 

به راه‌هایی خراب 
با گوش‌واره‌ی سنگی می‌دوم.  
با منگوله‌ی یخ 
نوک موهایم 
چون ستمی ابدی. 
و در گوشم 
اختلاط آدم‌های مرده 
بیدار است
طوفان، در دهانم، فوت می‌کند 
و رودی تاریک 
از چشمم، پایین می‌ریزد 
و برق می‌زند، صورت‌های فلکی 
بر صورتم 
می‌لرزم و 
تکان می‌خورد، بعدهای هندسی 
باران، درشت و شور 
تنم را،  طی می کند  
نفسی به افق، می‌اندازدم 
تا ده انگشت مهربان تو 
مرا 
از صدمه‌ی جهان مردگان  
نجات  دهد... .

وسعت‌الله کاظمیان دهکردی

تک نگاری

شعرها

ارغوان

ارغوان

هادی میرزانژاد موحد

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

احد متقیان فر

ترس شب

ترس شب

رضا محمودی‌حنارود

مادر

مادر

حسن بهرامی

ویدئو

شعرخوانی سعید سلطانی

شعرخوانی سعید سلطانی

سعید سلطانی‌طارمی