شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بادبادک ها

هیچ بادبادکی نمی‌داند بی‌هوا
از هوا چه می‌کشم
این دست‌اندازهای هوایی
که‌ زمین را می‌لرزاند و پرنده‌ی دلم را آسوده‌ نمی‌گذارد
بی‌هواپیما مانده‌ است
چرا سکوتت را در بی‌تابیم پیچیده‌‌ای؟
من که‌ نخ پروازبودن خود را به دست‌های بی‌قرارت سپردم
تا بدانی قفس بی‌بالی  «ریگی به‌ کفش» ندارد
اکنون
دو بادبادک در امتداد شانه‌هایت می‌پرند
آسمان مرغ‌های آبی‌اش را دوست دارد.
اگر در گره‌ای ماندنی رهایشان کنی!

ایرج عبادی

شعرها

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

علی قنبری

گرهی در صورت

گرهی در صورت

مریم فرجی

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

فاطمه شمس

ویدئو

و به نام عزرائیل

و به نام عزرائیل

افروز كاظم زاده