شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آواز از پشت پنجره گفت‌:

آواز از پشت پنجره گفت‌:
- چرا من را نمی‌خوانی؟     
 
باد می‌آمد. زمستان بود. 
گفت :  -مرا به کوهستان ببر/ کنار تک‌درخت راه/ و با من دوست باش.

باد می‌آمد. سرد بود.
 کفش‌های چرمی مأیوسانه نگاهم می‌کرد

آواز/ مثل پرنده‌ای  که از قافله جامانده
آواز/ مثل آخرین  شاه‌بلوط 
از مرگ می‌ترسید. 
 

میثم مهرنیا

تک نگاری

شعرها

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

جلیل الیاسی

سفر‌نامه‌ی این تابستان

سفر‌نامه‌ی این تابستان

جواد مجابی

روشنم کن شبیه سیگارت

روشنم کن شبیه سیگارت

امیررضا وکیلی

هر چکامه تیغی برای خودزنی

هر چکامه تیغی برای خودزنی

شهریار کوراوند