شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آواز از پشت پنجره گفت‌:

آواز از پشت پنجره گفت‌:
- چرا من را نمی‌خوانی؟     
 
باد می‌آمد. زمستان بود. 
گفت :  -مرا به کوهستان ببر/ کنار تک‌درخت راه/ و با من دوست باش.

باد می‌آمد. سرد بود.
 کفش‌های چرمی مأیوسانه نگاهم می‌کرد

آواز/ مثل پرنده‌ای  که از قافله جامانده
آواز/ مثل آخرین  شاه‌بلوط 
از مرگ می‌ترسید. 
 

میثم مهرنیا

شعرها

کوه را با گلوله

کوه را با گلوله

دیار مردان‌بگی

كلاهی بر سر آزادی

كلاهی بر سر آزادی

بکتاش آبتین

سیاهـْدار

سیاهـْدار

جمال‌الدین بزن

رحیل

رحیل

بهاره فریس‌آبادی