شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چون مرده‌ای تنها کفن بر تن ندارد

چون مرده‌ای تنها کفن بر تن ندارد
حال وطن این روزها گفتن ندارد
از خودزنی‌هامان چرا این‌قدر شاد است؟
چون کینه‌های دوست را دشمن ندارد
هر گوشه گنجی دارد این ویرانه‌ی ما
دارد ولی سهمی‌ برای من ندارد
سرهای عشاق وطن بر دامن اوست
این دامن غرقه به خون شستن ندارد
شب مانده و خورشید را تبعید کرده‌ست
شمعی به فردا باوری روشن ندارد
آب از سر خاکش گذشته، وای بر او
کو خاک تا بر سر کند؛ میهن ندارد
آری، سکوت آبستن فریاد خفته‌ست
حال وطن این روزها گفتن ندارد
 

صابر قدیمی

تک نگاری

شعرها

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

تمنا مهرزاد

روایت چوبه

روایت چوبه

امین رجبیان

پنجره

پنجره

فروغ فرخزاد

هرگز در پیِ صندلی خالی

هرگز در پیِ صندلی خالی

قاسم آهنین جان