شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از سبد روییده‌اند

از سبد روییده‌اند 
دوشیزگانی که شاخه‌ی نور را بر کجاوه می‌برند 
دروازه گشوده می‌شود در زمین 
و تاریکای مرصع 
بیدار خواهد شد 
از بویی تند 

پروژکتورها به رفتار مورب فرود می‌آیند 
چنان‌که دو راکت پرخاشگر 
بر توپ درخشان تنیس 
نامی‌ است که در گرماگرم چرخش 
طلسم بلور را در آب حل می‌کند 

دوشیزگان از شکراب برگشته‌اند 
با بقچه‌ای شرم 
در بغل. 
 

فرهاد زارع‌کوهی

شعرها

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه‌ای

  شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

 شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

بهراد باغبانی نیک

یک دو سه پیش خودش ثانیه‌ها را که شمرد 

یک دو سه پیش خودش ثانیه‌ها را که شمرد 

علیرضا کیانی

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

هوشنگ رئوف