شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از سبد روییده‌اند

از سبد روییده‌اند 
دوشیزگانی که شاخه‌ی نور را بر کجاوه می‌برند 
دروازه گشوده می‌شود در زمین 
و تاریکای مرصع 
بیدار خواهد شد 
از بویی تند 

پروژکتورها به رفتار مورب فرود می‌آیند 
چنان‌که دو راکت پرخاشگر 
بر توپ درخشان تنیس 
نامی‌ است که در گرماگرم چرخش 
طلسم بلور را در آب حل می‌کند 

دوشیزگان از شکراب برگشته‌اند 
با بقچه‌ای شرم 
در بغل. 
 

فرهاد زارع‌کوهی

تک نگاری

شعرها

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی

خلیج

خلیج

امین رجبیان

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

هوشنگ رئوف

پنج شعر از محمد منافی

پنج شعر از محمد منافی

محمد منافی

ویدئو

و به نام عزرائیل

و به نام عزرائیل

افروز كاظم زاده