شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بندری

من از زنان شهری برگشته‌ام که وقت خداحافظی
برای غریبه‌های چند روز پیش هم
چقدر ساده
همین‌جوری
چند قطره‌ی معصومشان را می‌ریزند
و آن‌ها می‌خواهند این شهر را ترور کنند!

وقتی که باد می‌آید
هر بندری
زیباترین بندر جهان است
چطور بگویم که امواجِ به‌موقع
حال مرا چطور می‌کند
که برآمدن‌های به‌موقع
در لباس‌های رنگی
چطور می‌کند
(وقتی که باد می‌آید)
پس آیا در زمین فساد بزرگ کرده‌ام!؟
همین‌جوری!
اما من چیزی می‌دانم که شماها از آن بی‌خبرید
که هر روز را آغاز می‌کنید
با شیطانی که لعنتش می‌کنید هر روز 

هیچ بندری
زیباترین بندر جهان نیست
آن لحظات را کسی چه می‌داند چه ‌وقت می‌آید
از کجا       تا کجا می‌آید؟
گفته‌‌اند نسل ما عاشق نمی‌شود
آن‌ها چه می‌دانند
که من چه می‌کنم!
 

شمس آقاجانی

تک نگاری

شعرها

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

علی قنبری

تو تمام رفتگان منی

تو تمام رفتگان منی

فرناز فرازمند

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

کبری موسوی‌قهفرخی

تو هم میروی

تو هم میروی

شمس آقاجانی