زنی گیجِ خواب
در دستشویی نشسته،
او میتواند زیبا باشد؟
کارور میگوید میتواند*
اما من که مثل او شاعر نیستم
تا بگویم «زلف بر باد نده...»
از نگاهت میفهمم
لازم نیست ادامه دهم
بله خانم،
شاعر شمایید
کلی ساعت
نظرات خوانندهها را جواب میدهی
برایت چای میآورم
میگویم موهایت را برس بزن
فایده ندارد
هر کاری کنی
موهای تو همیشه بر باد است
مثل زندگی ما، مثل بخت من
صبح از خواب بیدار میشوی
زیر گاز را روشن نمیکنی
تند میروی
تا شعر جدیدت را بنویسی
لابد دوباره خوابنما شدهای
شلوارک صورتی به پا داری
چسبیده به سفیدی ساقهایت
یک لحظه نگاهم میکنی
شعر برای من است؟
نه!
اما تو زیبایی
حتی با صورت نشسته
و دوستم داری، میدانم
شعر خواندن من را هم دوست داری
زیر گاز را روشن میکنم
منتظر میشوم
شعرت تمام شود
تا جلوی آینه بنشینی
و من موهایت را با برس صاف کنم
*ریموند کارور داستاننویس و شاعر امریکایی در شعر خود «یک بعدازظهر» این تصویرسازی را به زیبایی انجام داده است.