لباس زیرش را در آورده
پرت کرده به جالباسی
دمپاشیاش را پرتاب میکند
جای دیگری
بدنهایمان را آویزان کردهایم به میلههای اتوبوس
به وانتهای حمل کودکان مدرسه
تاب میخوریم
تاب میخوریم
دیرم شده است
لباسهایمان تاب میخورند
همیشه دیر است
بدنم را کجا گذاشتهام؟
کجا بود نمیدانم
بدنت را از جارختی برمیدارم
میپوشم
هر جا دستم برسد
آویزانش میکنم