شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زمین

زمین
به فاجعه‌ای مبدل شده است
و به طرز وحشت‌آوری
در خود فرو‌می‌ریزد
من اما
هنوز
از انگشت‌هایم عشق می‌ریزد
گاهی به سنگ شدن‌ فکر می‌کنم
و گاهی هم
از سنگ‌های زمین سنگری می ‌سازم
برای روزهایی
که خامه بر کاغذ می‌نشیند
و می‌خواهد جلای وطن کند
چیزی در من است
که نمی‌گذارد
کوه‌ها از هم بپاشد
آب‌ها را به هم وصل می‌کند
و به خدا شوق خداوندی می‌بخشد
هر صبح
آفتاب از پشت موهایم طلوع می‌کند
و هر غروب
تمام شهر
به قلب من پناه می‌آورد
با این همه
این‌بار که به دنیا بیایم
می‌خواهم
نامه‌ای باشم
که پرده از خیانتی بزرگ برمی‌دارد

هانا سیفی

شعرها

 اما ترافیک تردد گوزن‌ها به سوی ماه

 اما ترافیک تردد گوزن‌ها به سوی ماه

مظاهر شهامت

بر شانه‌ى تو صبح سحر برنخاستن

بر شانه‌ى تو صبح سحر برنخاستن

مهدی فرجی

ماهِ فراموشکار

ماهِ فراموشکار

فرامرز سه‌دهی

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی

ویدئو