شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شکفتم از تو به یک لبخند

شکفتم از تو به یک لبخند مرا به عشق نشان دادی
به بندبند وجود من نسیم بودی و‌ جان دادی
تو قطره‌قطره‌ی خونم را که برکه‌های تنم بودند
اگرچه سد سکون بودند، شکستی و جریان دادی
همیشه سهم من از پرواز لباس ساده‌ای از پر بود
مرا به اوج فراخواندی به بال‌هام توان دادی
تمام سال زمستان بود تو آمدی و تنم گل کرد
تو شورِ رویش و زایش را به این درخت جوان دادی
به این تبسم قلابی به این شبانه‌ی بی‌خوابی
به قلب کوچک مردابی تو‌ موجی از هیجان دادی
شبیهِ رود اگر بودم، چو‌ زنده رود، اگر بودم
به اصفهان تو‌ پیچیدم به خون من شریان دادی
همیشه نیمه‌ی تاریکم از آفتاب  گریزان بود
صدا زدی که بیا خورشید! به‌دست شب چمدان دادی

نفیسه باقری

تک نگاری

عطا و لقای امید

عطا و لقای امید

سید‌فرزام حسینی

یک رومنس خانوادگی

یک رومنس خانوادگی

فرشاد سنبل دل

شعرها

این کشکرت‌های اخبار

این کشکرت‌های اخبار

حامد پورشعبان

مترسک

مترسک

میرحسین نونچی

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

بهزاد گرانمایه

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

ویدئو