شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

رقصیده در باد

با پاهایت رقصیده در باد خواب از چشم‌هایم پرید 
یا حبیبی

نخل‌ها می‌چرخند 
در خاکستر و باروت
و انت قادما بالاصوات
و انت شاهدا بالمقاتل
و تو  آن‌جایی
در لحظه‌ی جاری‌شدن آب‌های سرخ و فروریختن برج‌های سفید
و تو  آن‌جایی در لحظه‌ی نیزار

با پاهایت رقصیده در باد
صف‌هایی است بلند و طولانی 
و صدایی است بلند
من المظاهرات السلمیه
و صدا می‌پیچد می‌پیچد در صدات
تکثیر می‌شود در صداهایی به زبان‌های جورواجور

علیرضا بهنام

تک نگاری

شعرها

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

سردار شمس‌آوری

بار امانت

بار امانت

امیررضا وکیلی

زنانِ اسطوره پیراهن ابریشمی می‌پوشند

زنانِ اسطوره پیراهن ابریشمی می‌پوشند

علیرضا کرمی

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

الهام جهانبازی گوجانی