شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

رقصیده در باد

با پاهایت رقصیده در باد خواب از چشم‌هایم پرید 
یا حبیبی

نخل‌ها می‌چرخند 
در خاکستر و باروت
و انت قادما بالاصوات
و انت شاهدا بالمقاتل
و تو  آن‌جایی
در لحظه‌ی جاری‌شدن آب‌های سرخ و فروریختن برج‌های سفید
و تو  آن‌جایی در لحظه‌ی نیزار

با پاهایت رقصیده در باد
صف‌هایی است بلند و طولانی 
و صدایی است بلند
من المظاهرات السلمیه
و صدا می‌پیچد می‌پیچد در صدات
تکثیر می‌شود در صداهایی به زبان‌های جورواجور

علیرضا بهنام

شعرها

گاه، کبوتر گاه، سرباز

گاه، کبوتر گاه، سرباز

حسین طوافی

مجید عزیزی

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

احد متقیان فر

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

آزاده بدیهی