شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چاک چاک

گندم از کلام اگر بر‌آوری
شکل داس می‌شوند
خودنویس‌ها.

سایه بر چمن اگر بگستری
سرو باغ را
دشنه می‌زنند بر جگر، خسیس‌ها.

بوسه بر لبان عشق اگر زنی
جامه در مصیبتی عظیم پاره می‌کنند
کاسه‌ لیس‌ها.

پلک اگر فرو بَری، 
کهیر می‌زنند هیزها
بغض اگر فرو‌دهی، 
کلافه‌ها می‌شوند هیس‌ها.

روزگار جالبی است:
مثل دستبند
جوش‌خورده دست‌هايشان به دستِ ‌هم
دزدها، پلیس‌ها.

سیدعلی میرافضلی

تک نگاری

شعرها

خیابان‌هایی هم  هستند

خیابان‌هایی هم  هستند

پروین نگهداری

در ساعات معینی از شبانه‌روز

در ساعات معینی از شبانه‌روز

مظاهر شهامت

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

جواد محمدی فارسانی

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

زری قهار ترس