شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سکوت خیره‌ی روحی درون مقبره‌ام

سکوت خیره‌ی روحی درون مقبره‌ام
و شهر پنجره‌های بدون منظره‌ام
من آن زمین به‌جامانده از حکومت قبل
که در حکومت فعلی شده مصادره‌ام
بدون دستِ کسی تاب می‌خورد موهام
طناب متصل تاب‌های خاطره‌ام
دلم گرفته، صدایم گرفته، غمگینم
چقدر تار شده تارهای حنجره‌ام
به‌قدر وسعت دریا اگرچه آزادم؛
کناره‌های خودم می‌کند محاصره‌ام
همیشه همسفرم صندلی خالی بود
زنی مچاله‌شده در بلیط یکسره‌ام
دلی که وسعت او را کسی نمی‌بیند
سکوت منظره‌های بدون پنجره‌ام

سمیرا عرب

شعرها

اندوه انبوه

اندوه انبوه

دریا لیراوی

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

حامد ابراهیم پور

پیشواز

پیشواز

محمد رضا روزبه

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

عادل سالم