شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

توران را درمی‌نَوَرْد،

توران را درمی‌نَوَرْد،
ای آغوشِ شنی !

از پوستِ مخملین‌ات 
سپرِ پلک را بردار 
تا آن دو مردمانِ سیاه‌گون‌
 رخِ خالیِ جگرگوشه را
به حجله‌ی آراسته
تَر کنند...

ناکام و شادروان
تعزیه‌‌ی مریم ِ سوگوار 
سرودِ صبح‌گاهِ مرغکانِ میاندشت را

ایستاده‌ای 
بر مناسکِ انقراض 
گلوزَده 
به چاوشی‌یِ پاره‌‌ی مرده‌ات

ای تن ! 
ای رَحِمِ سوخته‌ی آخَر ! 
لقاحِ باد و سرنوشت 
در سکونتِ بی‌جایِ زمان‌است

و آن مردان مهرَبان
که شبانه 
دو وَرِ جاده 
آتش می‌افروزند
فواره‌ی صَفرا را 
در تلخی‌یِ 
جگرِ شَرحه 
ندیده‌اند
… آن لیلا 
که سیاوش بر تل ِخاکستر سرخ 
گم کرده‌است. 

ای دَلو!
ای دختر شب ! 
دلبرکِ سرگردان !

یوسفِ بی‌قبا را 
چرخ‌ها بُردند
و چاه 
آن سیاه-
چشم‌های توست 

نمی‌خشکد.

نازنین آیگانی

تک نگاری

شعرها

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی

زیرپوست شهر

زیرپوست شهر

محمود معتقدی

من که مبهوت چنان قوی،  و رقص

من که مبهوت چنان قوی، و رقص

منصور اوجی

کوه را با گلوله

کوه را با گلوله

دیار مردان‌بگی