شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

عریان شو از شراب

عریان شو از شراب
که خراب‌تر بجوشی
در سگ‌لیسِ کاسه‌ی چشمم:
دیوانه یار! 
با رقصِ بندری بروی بر دار!
تیر و تفنگ بسته به رگ‌هات‌و
بنگال ببرِ یاغیِ خونت را
این‌جا
رها کنی.
هَلّا حَلاوتا
بخزی
خیزران به زخم.
انگور‌هایِ مِیْ‌شده در لوله‌ی تفنگ 
هِیْ پیچ‌و‌تاب‌تر بِدَرَد
سینه‌هات را.
دیوانه‌یار 
با رقص بندری بروی بر دار!
هر شب قُرُق کنیم
در تکه‌پاره‌هات
هجومِ پرنده را...
 

ندا حاتمی

تک نگاری

شعرها

الماس

الماس

م. مؤید

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

غلامرضا نصراللهی

می‌توانی باشی

می‌توانی باشی

محمود بهرامی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

تمنا مهرزاد

ویدئو

خیمه شب باز

خیمه شب باز

سعدی گل‌بیانی