شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خروش کرده دلم

خروش کرده دلم هم‌چنان پلنگی سرخ
دهل بکوب برای شروعِ جنگی سرخ
چقدر گل که به بیدادِ باد پرپر شد
به سنگ‌فرش خیابان نشست ننگی سرخ
عقاب را نه هراس است از مترسکِ باغ
که می‌کَشد به رخِ این پلید چنگی سرخ
کمان کشیده دلم با امیدِ طلعت صبح
زند به چشمِ سیه‌کارِ شب خدنگی سرخ
ز ترسِ نعره‌‌ی‌تان آب می‌شود دریا
هراس می‌کند از موجتان نهنگی سرخ
کنون که آینه‌ها در شکنجه می‌شکنند
بزن به سینه‌ی سردِ سکوت سنگی سرخ
 

محمدمحسن سوری

شعرها

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

حامد ابراهیم پور

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی

دو شعر ازفریبا الله وردی

دو شعر ازفریبا الله وردی

فریبا اله وردی زاده

این روزها،

این روزها،

ابراهیم کارگرنژاد