شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

برآمده از قعرِ تابناک

برآمده از قعرِ تابناک، کُلاه به زیر می‌اندازد
دراز می‌کشد بر صلیبِ راست
و دُرُست
زیرِ آن نقطه‌ از شیبِ غُربتش، که پوشیده از جوش‌های سرخ
هاویه معکوس می‌شود
 

فرینوش عسگری

شعرها

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

الهام جهانبازی گوجانی

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

جواد محمدی فارسانی

دهان خونی

دهان خونی

بکتاش آبتین